1I must go on boasting. Though there is nothing to be gained by it, I will go on to visions and revelations of the Lord. (Ga 1:12; Ga 2:2; Eph 3:3)2I know a man in Christ who fourteen years ago was caught up to the third heaven—whether in the body or out of the body I do not know, God knows. (Ps 148:4; Eze 8:3; Ac 8:39; 2Co 5:17; 2Co 11:11; 2Co 12:3; 1Th 4:17; Re 12:5)3And I know that this man was caught up into paradise—whether in the body or out of the body I do not know, God knows— (Ge 2:8; Lu 23:43; 2Co 12:2; Re 2:7)4and he heard things that cannot be told, which man may not utter.5On behalf of this man I will boast, but on my own behalf I will not boast, except of my weaknesses— (1Co 2:3)6though if I should wish to boast, I would not be a fool, for I would be speaking the truth; but I refrain from it, so that no one may think more of me than he sees in me or hears from me. (2Co 5:13; 2Co 11:16; 2Co 12:11)7So to keep me from becoming conceited because of the surpassing greatness of the revelations,[1] a thorn was given me in the flesh, a messenger of Satan to harass me, to keep me from becoming conceited. (Nu 33:55; Eze 28:24; Lu 13:16; 1Co 5:5; 2Co 10:10)8Three times I pleaded with the Lord about this, that it should leave me. (Mt 26:44)9But he said to me, “My grace is sufficient for you, for my power is made perfect in weakness.” Therefore I will boast all the more gladly of my weaknesses, so that the power of Christ may rest upon me. (Isa 40:29; Isa 43:2; 1Co 2:5; Php 4:13)10For the sake of Christ, then, I am content with weaknesses, insults, hardships, persecutions, and calamities. For when I am weak, then I am strong. (Mt 5:11; Ro 5:3; 2Co 5:15; 2Co 13:4)
Concern for the Corinthian Church
11I have been a fool! You forced me to it, for I ought to have been commended by you. For I was not at all inferior to these super-apostles, even though I am nothing. (1Co 3:7; 1Co 15:9; 1Co 15:10; 2Co 11:5; 2Co 12:6)12The signs of a true apostle were performed among you with utmost patience, with signs and wonders and mighty works. (Ro 15:19; 1Co 9:1; 2Co 6:4)13For in what were you less favored than the rest of the churches, except that I myself did not burden you? Forgive me this wrong! (Ac 20:33; 1Co 9:12)14Here for the third time I am ready to come to you. And I will not be a burden, for I seek not what is yours but you. For children are not obligated to save up for their parents, but parents for their children. (Pr 19:14; Eze 34:2; 1Co 4:14; 1Co 10:24; 1Co 10:33; 2Co 1:15; 2Co 13:1; 2Co 13:2)15I will most gladly spend and be spent for your souls. If I love you more, am I to be loved less? (2Co 1:6; 2Co 6:11; Php 2:17; Col 1:24; 1Th 2:8; 2Ti 2:10)16But granting that I myself did not burden you, I was crafty, you say, and got the better of you by deceit. (2Co 11:9)17Did I take advantage of you through any of those whom I sent to you? (2Co 9:5)18I urged Titus to go, and sent the brother with him. Did Titus take advantage of you? Did we not act in the same spirit? Did we not take the same steps? (2Co 8:6; 2Co 8:18)19Have you been thinking all along that we have been defending ourselves to you? It is in the sight of God that we have been speaking in Christ, and all for your upbuilding, beloved. (Ro 1:9; Ro 9:1; 1Co 14:26)20For I fear that perhaps when I come I may find you not as I wish, and that you may find me not as you wish—that perhaps there may be quarreling, jealousy, anger, hostility, slander, gossip, conceit, and disorder. (1Co 4:21; 2Co 2:1)21I fear that when I come again my God may humble me before you, and I may have to mourn over many of those who sinned earlier and have not repented of the impurity, sexual immorality, and sensuality that they have practiced. (1Co 5:1; 1Co 6:18; 2Co 13:2; Re 2:21)
1گرچه خيلی زننده است كه اينطور از خود تعريف نمايم، اما بگذاريد چنين كنم. بگذاريد از رؤياهايی كه ديدهام و مكاشفههايی كه خداوند به من عطا فرموده است، تعريف كنم.2-3چهارده سال پيش به آسمان برده شدم. از من نپرسيد كه جسمم به آنجا رفت يا روحم؛ خود نيز نمیدانم؛ فقط خدا میداند. به هر حال خود را در بهشت ديدم.4در آنجا چيزهايی حيرتانگيز و غيرقابل وصف شنيدم كه اجازه ندارم دربارهٔ آنها به كسی چيزی بگويم.5من میتوانم به اين رويداد با ارزش ببالم، اما چنين نخواهم كرد. تنها چيزی كه به آن فخر میكنم، ضعفهايم است؛ و نيز به بزرگی خدا میبالم كه از چنين ضعفی، برای جلال خود استفاده میكند.6اگر از خود تعريف كنم، كاری احمقانه نكردهام، زيرا هر چه بگويم حقيقت خواهد داشت. اما نمیخواهم كسی بيش از آنچه در زندگی و گفتار من میبيند، برايم ارزش قائل شود.7اما برای آنكه از اين مكاشفات خارقالعاده و مشاهدات روحانی، احساس غرور به من دست ندهد، خدا اجازه داد كه عارضهای همچون خار در بدنم بوجود آيد. او اجازه داد فرستادهٔ شيطان مرا رنج دهد و بدين وسيله مانع غرور من گردد.8سه بار به خداوند التماس كردم كه مرا از آن رهايی دهد.9اما او هر بار خواهش مرا رد كرد و فرمود: «من با تو هستم و همين تو را كافی است، زيرا قدرت من در ضعف تو بهتر نمايان میشود!» پس حال با شادی به ضعفهای خود میبالم. شادم از اينكه زندگیام قدرت مسيح را نمايان میسازد، و نه توانايیها و استعدادهای خودم را.10پس، از داشتن آن«خار» خوشحالم؛ از اهانتها، سختیها، جفاها و مشكلات نيز شادم؛ چون میدانم كه همهٔ اينها باعث جلال مسيح میشود. زيرا وقتی ضعيفم، آنگاه توانا هستم؛ هر چه كمتر داشته باشم، بيشتر به خدا متكی خواهم بود.
توجه و علاقهٔ پولس به قرنتيان
11شما مرا مجبور كرديد كه مانند يک نادان، اينچنين از خود تعريف كنم، در حالی که شما خود میبايست مرا میستوديد. زيرا گرچه هيچ هستم، اما از اين«فرستادگان برگزيده و عالی مقام خدا!» هيچ كم ندارم.12زمانی كه با شما بودم و با صبر و شكيبايی، خدا را خدمت میكردم، او توسط من معجزات و كارهای شگفتآور بسياری در ميان شما انجام داد. همين معجزات، دليل و گواه هستند بر اينكه من رسول و فرستادهٔ خدا میباشم.13تنها كاری كه در كليساهای ديگر انجام دادهام، ولی برای شما نكردهام، اين است كه سربار شما نشدهام و از شما كمک مالی نخواستهام، خواهش میكنم اين كوتاهی مرا ببخشيد!14حال برای سومين بار قصد دارم نزد شما بيايم؛ اين بار نيز سربار شما نخواهم بود، زيرا نه مالتان را بلكه خودتان را میخواهم! فراموش نكنيد كه شما فرزندان من هستيد؛ وظيفهٔ فرزندان نيست كه زندگی والدين خود را تأمين كنند، بلكه والدين هستند كه بايد نيازهای فرزندان خود را برآورده سازند.15من نيز با كمال ميل حاضرم هر چه دارم و حتی خود را فدای شما كنم تا از لحاظ روحانی تقويت شويد؛ گرچه هر قدر بيشتر به شما محبت میكنم، محبت شما به من كمتر میشود!16برخی از شما میگويند: «درست است كه پولس سربار من نشد، اما او شخص زيركی است و بیشک با فريب دادن و استفاده از وجود ما، سودی عايدش شده است!»17اما چگونه؟ آيا كسانی كه نزد شما فرستادم، از شما استفادهای بردند؟18وقتی از تيطوس خواهش كردم كه به نزد شما بيايد و برادر ديگرمان را به همراه او فرستادم، آيا ايشان از شما سودی بردند؟ نه، البته كه نه! زيرا هدف و روش كار همهٔ ما، يكی است.19شايد تصور میكنيد كه تمام اين سخنان برای آنست كه بار ديگر نظر لطف شما را نسبت به خود جلب نمايم. اما اصلاً چنين نيست! خدا شاهد است كه منظورم از اين گفتهها، كمک به شما دوستان عزيز است، چون خواهان بنا و تقويت روحانی شما هستم.20زيرا میترسم وقتی نزد شما بيايم، از ديدن وضعتان خشنود نشوم؛ آنگاه شما نيز از نحوهٔ برخورد من با وضع خود، شاد نخواهيد شد. میترسم كه بيايم و ببينم كه در ميان شما مشاجره، حسادت، تندخويی، خودخواهی، تهمت، بدگويی، غرور و تفرقه وجود دارد.21بلی میترسم وقتی اين بار نيز نزد شما بيايم، باز خدا مرا به سبب شما شرمنده سازد. بيم دارم كه باز ماتم بگيرم، چون بسياری از شما كه زندگی گناهآلودی داشتيد، هنوز هم در گناه زندگی میكنيد و مرتكب ناپاكی و اعمال قبيح و فساد و زنا میشويد.