1پس چون بوسيلهٔ ايمان به عيسی مسيح در نظر خدا پاک و بیگناه محسوب شدهايم، از رابطهٔ مسالمتآميزی با خدا بهرهمند هستيم. اين رابطه زمانی ايجاد شد كه خداوند ما عيسی مسيح جانش را روی صليب در راه ما فدا كرد.2به سبب همين ايمان است كه عيسی مسيح ما را در چنين مقام و موقعيت عالی و ممتازی قرار داده است، مقام و موقعيتی كه اكنون نيز در آن قرار داريم؛ و با اطمينان و شادی فراوان، مشتاق هستيم به صورتی درآييم كه خدا برای ما در نظر گرفته است.3اما نه تنها از اين بابت شاديم، بلكه وقتی با مشكلات زندگی و سختیهای روزگار نيز روبرو میشويم، باز خوشحال هستيم زيرا میدانيم اين سختیها به خير و صلاح ما هستند چون به ما میآموزند كه صبر و تحمل داشته باشيم.4صبر و تحمل نيز باعث رشد و استحكام شخصيت ما میشود و به ما ياری میكند تا ايمانمان به خدا روزبهروز قویتر گردد. چنين ايمانی سرانجام اميد ما را نيز نيرومند و پايدار میسازد،5تا بتوانيم در برابر هر مشكلی بايستيم و اطمينان داشته باشيم كه هر پيش آمدی به خير و صلاح ماست، زيرا میدانيم كه خدا چقدر نسبت به ما مهربان است. ما اين محبت گرم او را در سراسر وجود خود احساس میكنيم، زيرا او روحالقدس را به ما عطا فرموده تا دلهای ما را از عشق و محبتش لبريز سازد.6پس ملاحظه میكنيد كه در آن هنگام كه ما درمانده و ذليل بوديم، درست در زمان مناسب، مسيح آمد و در راه ما گناهكاران جان خود را فدا كرد!7حتی اگر ما انسانهايی خوب و پرهيزگار میبوديم، كمتر كسی ممكن بود حاضر شود جانش را در راه ما فدا كند، هر چند ممكن است كسی پيدا شود كه بخواهد در راه يک انسان خوب و نجيب جانش را فدا كند.8اما ببينيد خدا چقدر ما را دوست داشت كه با وجود اينكه گناهكار بوديم، مسيح را فرستاد تا در راه ما فدا شود.9اگر آن زمان كه گناهكار بوديم، مسيح با ريختن خون خود اين فداكاری را در حق ما كرد، حالا كه خدا ما را بیگناه به حساب آورده، چه كارهای بزرگتری برای ما انجام خواهد داد و ما را از خشم و غضب آيندهٔ خدا رهايی خواهد بخشيد.10هنگامی كه دشمنان خدا بوديم، او بوسيلهٔ مرگ فرزندش ما را با خود آشتی داد؛ پس اكنون كه دوستان خدا شدهايم و عيسی مسيح هم در قلب ما زندگی میكند، چه بركات عالی و پرشكوهی به ما عطا خواهد كرد.11حال، چقدر از رابطهٔ عالی و جديدی كه با خدا داريم، شاديم! اينها همه از بركت وجود خداوند ما عيسی مسيح است كه در راه گناهكاران، جان خود را فدا كرد تا ما را دوستان خدا سازد.
گناه حضرت آدم و بخشش عيسی مسيح
12وقتی آدم گناه كرد، گناه او تمام نسل بشر را آلوده ساخت و باعث شيوع مرگ در سراسر جهان شد. در نتيجه، همه چيز دچار فرسودگی و تباهی گشت، چون انسانها همه گناه كردند.13(يقين داريم كه گناه آدم تمام اين مسايل را بوجود آورد، زيرا اگرچه مردم از زمان آدم تا موسی گناه میكردند، اما خدا در آن زمان ايشان را به سبب زير پا گذاشتن احكام خود محكوم نمیكرد، چون هنوز احكام و دستورات خود را به ايشان عطا نكرده بود.14با وجود اين، آنها نيز همه مردند، اما نه به همان علتی كه آدم مرد، زيرا ايشان مانند او از ميوهٔ درخت ممنوع نخورده بودند.) چه تفاوت بزرگی است ميان آدم و مسيح موعود كه میبايست ظهور كند!15و چه فرق بزرگی است ميان گناه آدم و بخشش خدا! آدم با گناه خود، باعث مرگ عدهٔ بسياری شد؛ اما عيسی مسيح از روی لطف خدا، سبب بخشش گناهان بسياری گشت.16يک گناه آدم موجب شد كه عدهٔ بسياری محكوم به مرگ گردند، در حالی كه مسيح گناهان بسياری را به رايگان پاک میكند و باعث میشود خدا ايشان را«بیگناه» بشناسد.17در نتيجهٔ گناه يک انسان يعنی آدم، مرگ و نابودی همه چيز را در چنگال خود گرفت؛ اما تمام كسانی كه هديهٔ خدا يعنی آمرزش و پاكی كامل از گناه را میپذيرند، از آن پس شريک حيات و سلطنت يک انسان ديگر يعنی عيسی مسيح میگردند.18بلی، گناه آدم برای همه محكوميت به همراه آورد، ولی عمل شايسته و مقدسی كه مسيح انجام داد، همه را از محكوميت رهايی میدهد و به ايشان زندگی میبخشد.19آدم باعث شد كه عدهٔ زيادی گناهكار شوند، اما مسيح باعث شد كه خدا بسياری را«بیگناه» به حساب آورد، زيرا از خدا اطاعت كرد و بر روی صليب كشته شد.20پس ده فرمان موسی چه نقشی در نجات انسان از گناه دارد؟ ده فرمان به اين دليل عطا شد تا بر تمام مردم مسلم شود كه تا چه حد احكام خدا را زير پا گذاشتهاند. اما هر چه بيشتر به طبيعت گناهكار خود پی میبريم، بيشتر لطف و بخشش بیپايان خدا را درک میكنيم.21قبلاً گناه بر انسان حكومت میكرد و باعث مرگ میشد، اما اكنون لطف و مهربانی خدا حكومت میكند تا نه تنها ما را در نظر او شايسته سازد، بلكه بوسيلهٔ خداوند ما عيسی مسيح، ما را به زندگی جاويد برساند.
12Therefore, just as sin came into the world through one man, and death through sin, and so death spread to all men[5] because all sinned— (پيدايش 2:17; پيدايش 3:6; مزامير 51:5; روم 5:14; روم 5:15; روم 5:21; روم 6:9; روم 6:23; 1قرنتس 15:21; 1قرنتس 15:22; افسس 2:3; نامهء يعقوب 1:15)13for sin indeed was in the world before the law was given, but sin is not counted where there is no law. (روم 3:20)14Yet death reigned from Adam to Moses, even over those whose sinning was not like the transgression of Adam, who was a type of the one who was to come. (هوشع 6:7; متیٰ 11:3; 1قرنتس 15:45)15But the free gift is not like the trespass. For if many died through one man’s trespass, much more have the grace of God and the free gift by the grace of that one man Jesus Christ abounded for many. (اشعيا 53:11; روم 5:19)16And the free gift is not like the result of that one man’s sin. For the judgment following one trespass brought condemnation, but the free gift following many trespasses brought justification. (روم 5:18; 1قرنتس 11:32)17For if, because of one man’s trespass, death reigned through that one man, much more will those who receive the abundance of grace and the free gift of righteousness reign in life through the one man Jesus Christ. (مکاشفه 22:5)18Therefore, as one trespass[6] led to condemnation for all men, so one act of righteousness[7] leads to justification and life for all men. (نوشته ء يوحنا 12:32)19For as by the one man’s disobedience the many were made sinners, so by the one man’s obedience the many will be made righteous. (2قرنتس 10:6; فيليپی 2:8; يهودى نژاد 5:8)20Now the law came in to increase the trespass, but where sin increased, grace abounded all the more, (روم 3:20; غلاطيه 3:19; 1تيموتائوس 1:14)21so that, as sin reigned in death, grace also might reign through righteousness leading to eternal life through Jesus Christ our Lord. (نوشته ء يوحنا 1:17; روم 5:12; روم 5:14)