پيدايش 45:1

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1-2 يوسف ديگر نتوانست خودداری كند، پس به نوكران خود گفت: «همه از اينجا خارج شويد.» پس از اين كه همه رفتند و او را با برادرانش تنها گذاشتند او خود را به ايشان معرفی كرد. سپس با صدای بلند گريست، به طوری كه اطرافيان صدای گريهٔ او را شنيدند و اين خبر را به گوش فرعون رسانيدند.