روت 2:2

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

2 روزی روت به نعومی گفت: «اجازه بده به كشتزارها بروم و در زمين كسی كه به من اجازهٔ خوشهچينی بدهد خوشههايی را كه بعد از درو باقی میماند، جمع كنم.»[1] نعومی گفت: «بسيار خوب دخترم، برو.» (لاويان‌ 19:9; لاويان‌ 19:10; تثنيه 24:19)