دوم‌ پادشاهان‌ 6:15

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

15 صبح زود وقتی خدمتكار اليشع بيدار شد و بيرون رفت، ديد قشون عظيمی با عرابهها و اسبان فراوان، شهر را محاصره كردهاند. پس با عجله نزد اليشع بازگشت و فرياد زد: «ای سرورم، چه كنيم؟»