کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر | Jesaja 7,21

Jesaja 7,21 | کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

«عمانوئيل»

1 در زمانی كه آحاز (پسر يوتام و نوهٔ عزيا) بر يهودا سلطنت میكرد، رصين، پادشاه سوريه و فقح (پسر رمليا)، پادشاه اسرائيل به اورشليم حمله كردند، ولی نتوانستند آن را تصرف كنند. 2 وقتی به دربار خبر رسيد كه سوريه و اسرائيل با هم متحد شدهاند تا با يهودا بجنگند، دل پادشاه يهودا و قوم او از ترس لرزيد، همانطور كه درختان جنگل در برابر طوفان میلرزند. 3 سپس خداوند به اشعيا فرمود: «تو با پسرت شارياشوب* به ديدن آحاز پادشاه برو. او را در جادهای كه رختشويها در آن كار میكنند، در انتهای قنات حوض بالايی پيدا خواهی كرد. 4 به او بگو كه نگران نباشد، فقط آماده باشد و آرام بنشيند. آتش خشم رصين و فقح مانند دودی است كه از دو تكه هيزم بلند میشود؛ بگو از آنها نترسد. 5 بلی، پادشاهان سوريه و اسرائيل بر ضد يهودا با هم تبانی كردهاند. 6 آنها میخواهند به يهودا لشكركشی كنند و مردمانش را به وحشت اندازند و آن را تسخير كرده، پسر طبئيل را بر تخت پادشاهی بنشانند. 7 «اما من كه خداوند هستم میگويم كه اين نقشه عملی نخواهد شد، 8 زيرا قدرت سوريه محدود است به پايتختش دمشق و قدرت دمشق نيز محدود است به پادشاهش رصين. همچنين اسرائيل نيز قدرتی بيش از پايتختش سامره و سامره نيز قدرتی بيش از پادشاهش فقح ندارد. بدانيد كه پادشاهی اسرائيل در عرض شصت و پنج سال از بين خواهد رفت. آيا اين را باور میكنيد؟ اگر سخنان مرا باور نكنيد شما نيز از بين خواهيد رفت.» 10 سپس خداوند پيام ديگری برای آحاز پادشاه فرستاد: 11 «ای آحاز، از من علامتی بخواه تا مطمئن شوی كه دشمنانت را شكست خواهم داد. هر علامتی كه بخواهی، چه در زمين باشد چه در آسمان، برايت انجام خواهد شد.» 12 اما پادشاه قبول نكرد و گفت: «اين كار را نخواهم كرد و خداوند را امتحان نخواهم نمود.» 13 پس اشعيا گفت: «ای خاندان داوود، آيا اين كافی نيست كه مردم را از خود بيزار كردهايد؟ اينک میخواهيد خدای مرا نيز از خود بيزار كنيد؟ 14 حال كه چنين است خداوند خودش علامتی به شما خواهد داد. آن علامت اين است كه باكرهای حامله شده، پسری به دنیا خواهد آورد و نامش را عمانوئيل* خواهد گذاشت. 15 قبل از اينكه اين پسر از شير گرفته شود و خوب و بد را تشخيص دهد، سرزمين اين دو پادشاه كه اينقدر از آنها وحشت داريد، متروک خواهد شد. 17 «اما پس از آن خداوند، تو و قومت و خاندانت را به آنچنان بلايی دچار خواهد ساخت كه از زمانی كه امپراتوری سليمان به دو مملكت اسرائيل و يهودا تقسيم شد، تاكنون نظيرش ديده نشده است. بلی، او پادشاه آشور را به سرزمينت خواهد فرستاد. 18 خداوند سپاهيان مصر را فرا خواهد خواند و آنها مانند مگس بر شما هجوم خواهند آورد و سربازان آشور را احضار خواهد كرد و ايشان مثل زنبور بر سر شما خواهند ريخت. 19 آنها در دستههای بزرگ آمده، در سراسر مملكتتان پخش خواهند شد. آنها نه فقط در زمينهای حاصلخيزتان ساكن خواهند گرديد، بلكه حتی درههای باير، غارها و زمينهای پر از خار را نيز اشغال خواهند كرد. 20 در آن روز، خداوند پادشاه آشور را كه شما اجير كرده بوديد تا شما را نجات دهد، از آن سوی رود فرات خواهد آورد تا شما را از دم تيغ بگذراند و سرزمينتان را غارت كند. 21 «پس از اين غارت و كشتار، تمام سرزمينتان به چراگاه تبديل خواهد شد. همهٔ گلهها و رمهها از بين خواهند رفت. كسی بيش از يک گاو و دو گوسفند نخواهد داشت. ولی فراوانی چراگاه باعث خواهد شد كه شير زياد شود. كسانی كه در اين سرزمين باقی مانده باشند خوراكشان كره و عسل صحرائی خواهد بود. 23 در آن زمان تاكستانهای آباد و پرثمر به زمينهای باير و پر از خار تبديل خواهند شد. 24 مردم با تير و كمان از آنجا عبور خواهند كرد، زيرا تمام زمين به صحرای حيوانات وحشی تبديل خواهد شد. 25 ديگر كسی به دامنهٔ تپهها كه زمانی آباد بودند نخواهد رفت، چون اين تپهها را خار و خس خواهد پوشاند و فقط گاوان و گوسفندان در آنجا خواهند چريد.»